پسران قبیله
جمعه 14/2/86
جنسیت؟
دخترک
کمي جوراب برداشت
و زير سينه بندش گذاشت
موهاي صورتش را بند انداخت
و پنهان کرد
در تنگ ترين لباس ها
اندام شرمگاهي پسرانه اش را
- از شرم -
...
دخترک
خيلي شبيه پسرها بود
نوشته شده توسط باربد
-------------------------------------------------------------
17 سخن:
صدايي بلند شد.
همه برخاستند
همهمه اي كه در فضا موج مي زد فرو نشست
همه چشم شدند
یک وقتهایی دلم هوای پستهایت را میکند.همان پستهایی که سعید میگفت آدم را به هوس عاشق شدن میاندازند.دلت خوش
باربد عزیز اینها را نمیخواهد تایید کنی . خدا مامان برات نگه داره. از طرف منم ببوسش.
پسرک همان دخترک بود و دخترک همان پسرک.
. اگه بیربط است به روی خودت نیار بذار به پای پراکندگی حواس.
دخترک
اندام شرمگاهي پسرانه
پنهان کرد
زير سينه بندش
کلماتی که انتخاب کردی رو می ستایم
این روزها چقدر دخترها و بسرها شبیه هم شده اند
این روزها چقدر همه شبیه هم شده اند
این روزها چقدر همه خودشان شده اند
این روزها چقدر من تو شده ام و تو من
این روزها چقدر...
زنده گی مث یه دلقم می مونه ........................................................................................................
گفته بودی که نمی خواهی از- اش هیچ لذتی غیر ادبیات برده شدو .
شرم از نگاههای بی شرم؟؟؟
WOW!
هم زمانی و هم کلامی!
هرچه باشد از یک قبیله ایم.
:-)
جنسیت، یا چیزی که چشم ها می بینند؟
مرسی و مرسی و هزار بار مرسی به خاطر همراه بودنت باربدم.
چقدر نکته ای را که همزاد بهش اشاره کرده ساده و زیباست. خیلی از کامنتش خوشم اومد.
هرچه میگویم باز نگاهش
هر جا میروم همین نگاهش
فریاد میزنم و میدانم
در تکاپوی دیدنم همین نگاهش
جنس من از جنس تو نیست بیخیال
بغض میکند و اشک
سیل روانی است از نگاهش
اهورا مزدا خدای بزرگی است که زمین را آفرید، که آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که شاه را آفرید، که شادی را برای مردم آفرید. (دیوار نوشته دروازه ملتها)
که این مردم شامل همه می شه!
salam
chera in hame der be der
چه دختركم!!
Post a Comment
<< صفحه اصلي