پسران قبیله
چهارشنبه 14/4/85
تهي شدن
آن شب ياد ترن هوايي افتادم
نوجوان بودم
بار نخست بود
ترن هوايي آرام آرام بالا رفت
و ناگهان خود را رها کرد
چيزي بود
آنقدرها يادم نيست
اما چيزي بود
فضايي بين شش ها و قلب و ديافراگم
که تهي شد
و ماهيچه هاي قلبم ناگهان سست شد
•••••••
آن شب ياد ترن هوايي افتادم
آن شب که دستم را گرفتي
و دوباره با من رقصيدي
نوشته شده توسط باربد
-------------------------------------------------------------
15 سخن:
Midani ...
Man Hargez Ba to be shahr bazi narafte am !
baraye man haman kooche va boosidan an labha kafaf bood !
nemidanestam daste tabestan
mara
az etiad roozi se buse joda khahad kard
خیلی قشنگ بود. موفق باشی
shayad khatere ragsaidan dar gozashte digar nabayad be zehn byayad
عجیبه که احساسات آدم چقدر میتونه قوی باشه. قشنگ بود :)
ميخوام اتصالات رو بررسي كنم .دستم رو گرفتي اينجا ترن به سمت بالا رفت .بامن رقصيدي اينجا اون حالت خالي شدن دل انگيز بوجود اومد اما وقتي منتظري براي سواري بعدي اينجا ...چرا اينجا اتصالات كامل نيست؟(از نوشته هات خيلي لذت ميبرم اندازه اومدن به اينترنت و خوندنت وقتي مريضم)
بچه تر كه بودم وقتي اين پرده ديافراگم از قلب فاصله ميگرفت و تهي ميشد ميگفتم دلخنده شد
يادم هست آن دلخندههاي بازي هاي مهيج شهربازي
و يادم هست آن دلخنده هاي شور و شوق و اضطراب لحظه ديدار
لحظه ديدار آيا نزديك است؟
سلام...
ترن هوایی ... نمیدونم چی بگم . همیشه ازش فراری بودم. شاید برا همینه که که که .. چی؟؟؟ نمیدونم . شاید نمیرم شهر بازی. مث همسرشت
و هر بار که جای من خالی نیست.. و تو این را میگویی
ديروز همه چيز داشتم
به جز دست هایت
امروز هیچ چیز ندارم
جز دست هایت
میان تهی دستی دیروز و امروزم
تفاوتیست
به توانگری دست هایت
و من به انسان معلق در فضای پور سینا می مانم بااین تفاوت که چون او حکم نمی کنم ودر تعلیق باقی و حیرانم!
دوست داشتم...مثل همیشه.
امروز روزیست که جوانان ما با فریاد های دلخراش به آغوش مرگ پناه جستند و رفتند....
یاد بود هجدهم تیر
و دارم باز هم حرف میزنم!
http://keyvanlg.blogfa.com
بعضي وقتا آدم كم مياره ... واقعا چي مي تونم بگم . به غايت كامل بود و كاملا حسي كاملا محسوس
تمام پستها رو خوندم و بسيار لذت بردم. خواستم جداگونه براي هر پست كامنت بذارم كه صفحه ارسال نظر انقدر دير باز مي شد كه منصرفم كرد!
از چند مطلبت خيلي لذت بردم : يكي تهي شدن كه واقعا عالي بود. يكي تناقض و يكي هم لحظه.
همين پست اهرمن هم جالب بود.
<< صفحه اصلي